- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ایهاالـناس دلـم در به در سلطـان است ایهاالناس رضا جان من و جانان است تن بیروح مرا شاه خراسان جان است چشم بد دور که او تاج سر ایران است سـاز و نـقـاره بـیـارید ولـی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است خـبـری آمـده شـوری بـه ســرم آورده بوی عطریست که از سمت حرم آورده نـجـمـه مـادر شـده و شـاه کـرم آورده اشک از شوق به چـشـمان تـرم آورده همه گـفـتند به عالم چه گلی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است آمـدی تا به تـن خـسـتـه ما جـان بدهی بـه گـدایـان در خـانـه تـان نـان بـدهـی تا ابـد آبـرو بـر مـلک خـراسان بدهی نه خـراسان به همه مردم ایران بدهی گل بریـزید که آن نور جلی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است هـمه کـشـور ما بـارگـه سلـطـان است سرفراز است اگر لطف شه خوبان است در دل ار عشق رضا هست همان ایمان است چقدر آتش این عشق شها سوزان است شب میـلاد رضـا و غـزلی آمـده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است میشود اینکه شبی صحن تو جارو بزنم با همه بـار گـنه پـیـش تو زانـو بـزنـم فارغ از هر دو جهان نغمه یاهـو بزنم مثـل آهـوی بـیـابـان به شـما رو بـزنم امـشب آن آیـنـه لـم یـزلـی آمـده اسـت عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
به خـدایی خـدا، من به شما محـتاجم تـشنه کامم، به تو ای آب بقا محتاجم »ای که یک گوشۀ چشمت غم عالم ببرد» من به یک گوشۀ چشمان شما محتاجم پـنجه بر پـنجـره فـولاد شما افـکـندم به صد امـید رسـیدم، به شفا محتاجم چه کسی مثل تو در پیش خدا محبوب است در حق من تو دعا کن، به دعا محتاجم هرکه محتاج تو شد خیر دو دنیا دارد این روا نیست بپرسند چرا، محتاجم؟ من ز تو توشۀ فـردای قـیامت طلـبم مثل سلـمانی تو، کی به طلا محتاجم هیچ کس مثل تو دست من مسکین نگرفت به عـطا و کـرم تو به خـدا محـتـاجم گفتی یکبار بیایی، به سه جا میآیم به فدایت، به تو من در همه جا محتاجم دم جان دادن و تاریکی قبر و میزان «تک و تنها نگذارید مرا، محتاجم» سائل توست«وفایی» و دمـادم گوید به عنایت، به کرامت، به وفا محتاجم
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ای بهـشت سبز کـویت آرزوی چشمها در پی تو مثل آهو، جستجـوی چشمها بر در باب الجوادت سیل جاری میکند بغض سنگینی که مانده در گلوی چشمها قدسیان نوبت به نوبت پای سقاخانهات باده میریزند هر دم در سبوی چشمها صبح با بال مَلَک صحن تو جارو میزنند تا غـبار نـور بنـشـیند به روی چشمها دیـدهام پـائـیـنِ پـایِ پـنـجـره فـولاد تـو ساکت و خاموش اوجِ های و هوی چشمها زیر ایـوان طلا با خـطِ اشـکِ زائران گاه افـشـا میشـود سِرّ مگـوی چشمها ذوق دارد در طلوع و در غروب صحن تو گـاه با نـقـاره خـانه گـفـتگـوی چـشمها میدهد گلدستۀ تو اذن عشق و عاشقی میدهد خاک درِ تو شسـتشوی چشمها هرکجای صحن باشد با تو گرم صحبتاند هر کجا هستند هستی روبروی چشمها دستهای لاله گـردانِ رواقت میکـنند زمزمِ احساس را جاری به جوی چشمها در رواقت دیده ام خورشیدها که روز و شب صف به صف آئینه میکارند توی چشمها اشک شوق زائران در مسجد بالاسرت میشود وقت نماز آب وضوی چشمها میکنی بر پا دوباره شور نیـشابور را در قیامت بگذری وقتی ز کوی چشمها چشمها اینجا طوافت میکنند و میکنی روز محشر هم تو آنجا جستجوی چشمها در میان گریه میخـندند از شوق نیاز گر بیـنـدازی نگـاه خود بسوی چشمها حلقه میکوبند بر در چشمهای زائران باز کن در، تا نـریـزد آبـروی چـشمها آسـمانِ هـشـتمِ منـظـومـۀ پـروردگـار! باز کن درهای رحمت را به روی چشمها
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
من كـیـسـتـم؟ کـبـوتـر بـیآشـیـانـهات محـتاج دستهای تو و آب و دانـهات نـامت بـلـند مـثـل غـزلهـای آسـمـان هشت آسمان نشسته به ایـوان خانهات از کـوچـهبـاغهای نـشـابور رد شدی با کولهباری از غم غربت به شانهات دل در مدینه عـاشق روی تو شد ولی از کـوچههای تـوس گرفـتم نـشانهات دست من و ضریح تو ای هشتمین بهار امـشب دلـم عجـیب گـرفـته بـهـانهات
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
پیش طبیب هستم و درمان نوشته است درمان برای من رخ جانان نوشته است آب و هوای ری به من مشهدی نساخت در نسخه اش دیار خراسان نوشته است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
دل در حـریـم امـن تو آرام تا گـرفت عشقت به سینۀ همه عـشاق جا گرفت منّت نـهـادهای تو به ایـران رسیـدهای مهمان شدی و خاک خراسان صفا گرفت
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
سلام ای طـبیب طبـیـبان سـلام سلام ای غـریب غـریبان سلام الا مـاهـتـاب شـبـسـتـان طوس الا حضرت نور، شمسالشموس غـریـبـم مـن از راه دور آمـدم به دنبال یک جـرعه نـور آمدم شبـم، آه یک جـرعـه ماهـم بده پـنــاهـی نــدارم پــنــاهــم بــده ببـخـشـا اگـر دور و دیـر آمـدم جـوان بودم، امـروز پـیـر آمدم مـنـم زائـری خــام و بـیادعــا کـبـوتـر کـبـوتـر کـبـوتـر دعـا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت بـاب الـجـواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تـو را دیـدم آئـیـنـهکـاری شـدم تو این خاک را رنگوبو دادهای بـه ایـــران مـن آبـــرو دادهای ببـخـشـای این عـاشـق ساده را ببـخـشـای این روسـتـا زاده را تـو را دیـدم و روشـنـایی شـدم عـلـیبنمـوسی الـرضـایی شدم
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
خـوشـا ما که هـمـسـایه جـنّـتـیـم به خان کـریـمـش همه دعـوتـیم رضا پادشاه است و ما رعیـتـیم فــدای غــلام مـســیــحــا دمــش به سـرهـای ما سـایـۀ پرچـمـش کـسـی را نـدیــدم بــرانـی ز در تـویـی مـهـربـانـتـر ز مادر پدر مــنـم ســائـل سـر بـه راه شـمـا هـمـان آهــوی دل بـخـواه شـمـا زمانی که حق قلب ما را سرشت محـب الـرضا سر در آن نوشت خوشـا آنکه دل سوی مشهد کند مگـر میشـود او کـسی رد کـند
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
خورشید اگر در سایهات پنهان نمیشد شمع ضعـیـفی میشد و تابـان نمیشد ایران بـدون مـشـهـدت ایـران نمیشد با تو به ایران حق صفایش را فرستاد اربـاب تا ری کـربـلایـش را فـرستاد مشهد نبود ایـران قـمر بـاران نمیشد حاجت به ما دادی و این بارم صدم شد هی قم به مشهدهایمان مشهد به قم شد تا آخر عـمـرش دگر حـیـران نمیشد آقای رعـیتپـرور ای ارباب دلسـوز چشم تو شد خورشید گرم عالم افروز جبریلِ رامت میشد و شیطان نمیشد کی این همه حُـسن تو را دارد خدایا؟ نــام تـو از مـا مـیکـنـد دفــع بــلایــا حتی کسی که عاشـق سلطـان نمیشد دریـای الطـاف خـروشان است مشهد دار الخـلـود بـادهنـوشـان است مشـهـد با تو غـلامـت ارزنـی ارزان نـمیشد بالا ترین تخـت جـلالت مسـنـد توست عرش خدا هم احـتـمالا مـرقـد توست بیلطف تو چشمان ما گـریان نمیشد از روضۀ “ابن شبیبت” غم عیان بود هر شب اَنیست گریههای بیامان بود اربـاب ما دیگر تنـش عـریان نمیشد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست قـلبم به زیر تابش گـنـبد طـلای توست تنها غـذای حـضرتیات نه رئـوف من در سفرهام هر آنچه که دارم غذای توست اول تـو یــاد مـیکـنـی و یــاد مـیکـنـم هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست تنها نه در حرم که به هر جای این زمین هر خستهایی که گم بشود آشنای توست اهـلـیـتـم کـجـا و کـریــمـان اهـل بـیـت عـبد جـواد بودن من از دعـای تـوست هک شد به هر رواق بیـایـد گـنـاهکار اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست هر کس جواب شد، تو بغل باز میکنی بر کودک مـریض محبت دوای توست مهـران به یاد مـهـر تو پـرواز میکـنم الحق جـواز کـربـبلا با رضـای توست
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
سراغ پرچـمت را از شمیمِ باد میگیرم نـشـانِ رود را از مـاهی آزاد میگـیـرم حرم یعنی شفا؛ یعنی همان هوی مسیحایی که دارم دَمبهدَم از دوریاش غمباد میگیرم شفا یعنی نخِ پیراهنی که غرق یوسف بود به این امّید، من هم بوسه از فولاد میگیرم مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد نشـانی تو را از کـورِ مادرزاد میگیرم به غیر از دیدنت هر حاجتی آوردهام رد کن پس از دیدار، هر چیزی که لطفت داد میگیرم من از گرد و غبارِ زیرِ جاروهای خُدّامت پس از افتادگی؛ پرواز را هم یاد میگیرم نشستن با کبوترهای دستآموزِ تو درس است برای جَلد بودن رخصت از استاد میگیرم غم تو گوهری نایاب، در دنیای شادیهاست من این دَم را میان صحن گوهرشاد میگیرم تمام صحن تو شعر است، از هر شعر گویاتر نگاهش میکنم از شعرِ خود ایراد میگیرم
: امتیاز
|
مدح حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام
ز گردون تیره ابری؛ تندگردی بر شد از دریا جواهرخیز و گوهربیز و گوهرریز و گوهرزا امام ثامن ضامن حریمش چون حرم آمن زمین از حزم او ساکن؛ سپهر از عزم او پویا
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
به ظاهر زائرم اما زیارت را نمیفهمم من بیچاره لطف آشکـارت را نمیفهمم زیارت نامه میخوانم دلم از نور لبریز است اگر چه گاه معـنای عبارت را نمیفهمم
: امتیاز
|
مدح حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام
مثل یک خواهش لـبریز حـیا آمده بود از هیـاهـوی فـراگـیـر رهـا آمـده بـود رعـیت سـوخـتـه از غـم به پـناهـندگیِ سـایـۀ چـتـر مـعـین الضـعـفـا آمده بود
: امتیاز
|
مدح حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام
زائرانش دسته دسته خیلِ صدها توده بود او پناه صد هزاران همچو من آلوده بود هرچه از او دورتر گشتم، دلم آشوبتر هر زمانی در حرم بودم، دلم آسوده بود قبل از آنی که به او رو آرَم و توبه کنم او خودش پیش خدا رو زد، خدا بخشوده بود میشمارد هر زیارت رفتنِ ما را و بعد ضرب در سه، میکند جبران، چنین فرموده بود خواهش ما دَه که باشد، لطف او صد میشود حاجت ما را خودش وقت عطا افزوده بود هر کسی دور ضریحش گشت، حاجی میشود راه وصل است این رَهی که زائرش پیموده بود تا که گفتم؛ یا رضا، پروندۀ من پاک شد کاخ شد کوخی که در سیل گنه فرسوده بود جز درِ باب الرّضا، هر در که دقّ الباب شد بسته بود و بسته بود و بسته و بیهوده بود
: امتیاز
|
مدح حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
مـرغ دلـم پـر زنـد بر سر کـوی رضا دسـت نـیـازم بـود بـاز به سـوی رضـا خلق جهـان زائرند از همه سو کعبه را کعـبه بـود در حجـاز زائر کـوی رضا
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
به نـام قـبـلـه ایــرانـیـان بـه نـام حـرم به نام خادم و جـاروکش و غلام حرم به نام پنجره فـولاد و لطف بـسـیارش به نام این هـمه خیر علی الـدوام حرم به نـام هـر که حـسادت کـند به اقـبـالِ کـبـوتـران بـهــشـتـی روی بـام حــرم کـسی نـبـود کـه مـا را دهـد پـنـاه امـا هـزار مـرتـبه قـربـان این مـرام حـرم فــدای مـیــکـدۀ مـا تــمــام مـیـکـدههـا هزار سال گذشت و پر است جام حرم هزار رنگ عـوض کرد روزگـار اما حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا تو بیـمـه کـردهای آقـا تـمـام ایـران را خدا نگیرد ازین مملکـت خـراسان را به روی هر کس و ناکس در حرم باز است نشد که بشکـنی آقا غـرور مهـمـان را سلام بر حـرمی که میان خـود جا داد میـان آن همه مـؤمن، گـنـاهکـاران را سـلامِ بر تو هـمیـشه گـرهگـشایی کرد سلام بر تو عوض کرد حال انسان را به جز هوای حرم که به ما نـمیسازد به عـالـمـی نـفـروشـیـم زیر ایـوان را برای عـرض ارادت به ما وجـود بده برات مشهـد ما را تو زود به زود بده حـرم پـنـاه امیـر و رعـیـیـت است آقا همیـشه دور و بر تو قـیامـت است آقا پی عـلاج به جایی به جز حـرم نروم دوای هر غم و دردی زیارت است آقا کـنـار پـنـجـره فـولاد تـو هـمه دیـدنـد رسـیدن به مـحـالات، راحـت است آقا میان آن حرمی که پُر از ملائکه هست نفـس کـشـیدن ما هم عـبادت اسـت آقا خدا کـند که بـمیـرم نبـیـنـد این چـشمم که روبروی ضریح تو خلوت است آقا کسی شـبـیه تو با من نکـرد هـمراهی همیشه از حرمت دست پُر شدم راهی مـنم امـام رضـایـی مـنـم خـراب شـما نـیـازمـنـد دعـاهـای مـسـتـجـاب شـمـا منم همان که شب و روز میخورد غبطه به سنگهای کف صحـن انقـلاب شما خدا کـند بـشود قـسمـتم که جـان بـدهم شبیه حضرت معصومه در رکاب شما سـلام دادهام آقـا به سـویـتـان هر شب چه کـردهام نشـنـیـدم شبی جـواب شما مـیان چـاه زمـانـه نـشـسـتـهام عـمری خـدا کـند که به دادم رسـد طـناب شما چه غم ازین همه غربت چه غم ز بییاری دلم خوش است همیشه تو دوستم داری نـدیـدهایـم کسی را بـه مـهـربـانـی تـو فـدای این هـمـه الـطـاف آسـمـانـی تو چـشـیـده آهـوی آواره هـم مـرامـت را بگو به کی نرسیده است نان رسانی تو بزرگ و کوچک ایران تمامشان دارند چه خاطرات قـشنـگی ز مـیـزبانی تو بگـیر تا به ابـد دست آن جـمـاعت که نـدادهانـد بـه مـا یـاد جـز نـشـانـی تـو بـیـا و قـسـمـت مـا کـن لـیـاقـت ریـان شویم محـرم اسرار روضهخـوانی تو شکستهایم و زمین گیر، بال میخواهیم دلی محرمی و اشک و حال میخواهیم
: امتیاز
|
مدح حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام ( زبانحال )
ای مـزار من چـراغ قـلب ایـران شما آسـمـانیها زمین بـوس خـراسان شما سـایۀ گـلـدسـتههایم سـجـدهگـاه آفـتـاب گـنـبد زرّین من خـورشـیـد تابـان شما ای مرا همسایه، یاران خـراسانیِّ من! با شـمـایم جـان زوّار من و جـان شما بضعۀ پاک نبی در شهرتان مدفون شده عطر زهرا میدمد از باغ و بستان شما وادی ایمن بود ایران، خراسان است طور زادۀ موسی بود موسی بن عمران شما گر شما باشید با ما در خط فـرمان ما آورم فـرمـانروایان را به فـرمان شما شعلههای فتنه سر برداشتند از چار سو در پی سـوزانـدن بـنـیاد و بـنـیان شما مهر من "برداً سلاما" بوده در این سرزمین با ولای من شـده آتش گـلـسـتـان شـما مهر مقبولیّ تهـلیل شما مهر من است دوسـتیِّ مـا بود امـضـای ایـمـان شـما تا رضا دارید در میدان ایثار و شرف هیچ نامـردی نگـردد مـرد میـدان شما هر کجا رفتید برگردید سوی این حرم جز سر کوی رضا دنیاست زندان شما پرچـم سـبزی که باشد بر فـراز قـبّهام تا قـیامـت آبـرو بـخـشد به ایـران شما گر ولای ما در ایران شما حـاکم نبود در گل و لای عـدم گُم بود تهران شما نیست بیم از فـتـنۀ اهـریمنان کور دل تا امام هـشتم است اینجا سلـیـمان شما من خراسان را برای خویش کردم انتخاب خواهرم معصومه در قم گشت مهمان شما نیستم تنها در این دنیا شما را همجوار با شمایم در صراط و حشر و میزان شما پرچم توحیدتان با مهر من در احتزاز زنده و جـاوید باد اسـلام و قـرآن شما آیۀ "نصر من الله" است نقـش پرچـمم در پـنـاه مـاست حـزب الله لـبـنان شما امتحان کردم، اگر صد بار در هم بشکنید نشکند یک بار با ما عهد و پیمان شما با وضو باشید ای اهل خراسان تا که هست جـای پـای زائـر من در خـیـابان شـما میشود دریای رحمت در کنار صحن من قطرۀ اشکی که میریزد ز چشمان شما بیم تان از خشم طوفان ها نباشد، تا رضاست ناخـدا و کـشـتی و دریـا و سکان شما خون ما میجوشد اینجا در تن پیر و جوان مهـر مـا آمـوخـته طـفـل دبـسـتان شما بر هـمه آزادگان در سـایۀ ما نـور داد نـهـضت اسـلامی پـیـر جـمـاران شما چشم صد یعقوب در این آستان بینا شود یوسف زهـراست اینجا ماه کنعان شما با خدا هم صحبتید و با رضا همسایهاید اهل مشهد! جان «میثم» باد قربان شما
: امتیاز
|
مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
ای در هـراس روز قـیـامت پـنـاه من ای آشـنای اشک من و سـوز و آه من با تو چه زود نـاز مـرا میخـرد خـدا ای تا حـریـم قـرب خـدا شـاهـراه من
: امتیاز
|
مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
وقتی به طـوس جا به کنار تو میکنم احساس وصل حق به جوار تو میکنم یک حـج به نـامۀ عـمـلم ثبت میشود با هـر قـدم که رو به دیـار تو میکـنم
: امتیاز
|
مدح و مناجات با امام رضا علیهالسلام
تـا یـوسـف اشـکـم سَـرِ بـازار نـیـایـد کـالای مــرا هـیـچ خــریــدار نـیــایـد در سوز جگر مصلحت ماست که ما را غـیر از جـگـر سوخـته در کار نـیاید خارم من و در سینۀ من عشق شکفتهست تا خـلـق نگـویـنـد گـل از خـار نـیـاید بیـمار فـراقـم من و وصل است دوایم تـدبـیـر، بـه کـار مَـنِ بــیـمـار نـیـایـد یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک بـر دیـدن این دلـشـده یـکبـار نـیـایـد نومیدی و درگـاه تو؟! بیسـابـقه باشد از سوی تو جـز رحـمت و ایثار نیاید آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت! گر در بَـرِ تو شـخـص گـرفـتار نـیاید دیـدم همه جا بر در و دیـوار حریمت جـایی نـنـوشـتـهست گـنـهکـار نـیـایـد جاروکش درگـاه توأم همچو «مؤید« زین بیـش از این بـنـدۀ دربـار نـیـایـد
: امتیاز
|